4

بابا یه سراغی از آدم  بگیرین...شاید من بیچاره مرده بودم!!! :(

3

من مرد ها رو دوست دارم. برای این که در کل ساختار های فکری ساده تری از ما زنها دارند.
درکشون به مراتب از درک زن ها ساده تره... هر چی که ما پیچیده ایم مرد ها ساده اند.
اونا موجودات قوی ای هستند که ما رو حمایت می کنند.

وقتی با یک مرد به کافه میری هیچ لذتی بالا تر از این نیست که در را برات باز می کنه
و مثل یک جنتلمن صندلی رو برات عقب می کشه و تو می نشینی.

خیلی با ادب تو رو مهمون می کنه.

وقتی چیز سنگینی داری برات اونو حمل می کنه.

وقتی توی منزل کمد و یخچال و هر چیز سنگین دیگه ای داری برات جا به جا می کنه آنهم بدون هیچ منتی!

مرد این موجود دوست داشتنی ساده که ما کمتر توانستیم درکش کنیم و عمرمونو خیلی ساده لوحانه 
به مبارزه با اون پرداختیم ، همیشه مسئول کار های سنگین و سخته.

خدا می دونه اگه مرد نبود، ما از کدوم کیسه ای این همه خرج می کردیم؟

اگه مرد نبود چه کسی برای ما این همه لباس و جواهرات خوشگل می خرید؟
اصلا اگه مردها نبودن ما به چه بهانه ای این همه لباسهای خوشگل طراحی می کردیم و می پوشیدیم؟

و این همه جینگول پینگول به خودمان آویزان می کردیم؟

ما بیشتر اوقات فقط برای مردها آرایش می کنیم

مردها باعث شدن تا ما خوشگل تر به نظر برسیم.

اگر تمام دوستانت که دخترند ازت تعریف کنند که چقدر این دفعه ابروها تو قشنگ برداشتی،
خداییش با یه بار گفتن یک مرد می تونی عوضش کنی؟

پس چرا این همه ناجوانمردانه با مردها رفتار می کنیم؟

آیا ما به جای دشمنی و جنگ و انتقام، حقیقتن نمی تونستیم خودمونو به محبت های مردونه بسپاریم؟

چرا به خودمون دروغ می گیم؟

اگه مردها نبودن ما زنده بودیم، زندگی می کردیم، برای خودمون خرید می رفتیم و برای خودمون چیز می خریدیم؟
آیا  حمایت عاطفی عمیقی که یه مرد به زن می دهد را چه کسی به ما می داد؟

 چرا ما به جای انتقام و بدرفتاری خودمونو نمی سپاریم به حمایت های بی دریغ و محبت مردانه؟

 چرا ما با نق زدن های مکرر مردامونو داغون می کنیم؟

به نظرم هیچ چیز برای یک مرد جذاب تر از این نیست که بهش یاد آوری کنیم که چقدر بهش احتیاج داریم.
چقدر آن روح مردانه اش می تواند به ما آرامش دهد.

چقدر این که در مورد ما ، در مورد لباس ها و رنگ و مدل موهامون
ویا اینکه مدل این دفعه ابرو هامون نظر می دهد ، ما رو خوشحال می کنه و می تونه روح تازه ای به زندگی بدهد

به نظرم به عنوان کسی که همه نظریات فمینیستی را خوانده و خیلی هم مدافع حقوق زنان هست،
ما با ندیده گرفتن مرد ها به خودمون و به اونا ظلم کردیم. اگر مردانه گی یک مرد را در نقش یک حامی
قوی نادیده بگیریم، او را نابود کردیم و خودمان را بیشتر.

ما با حضور مرد هاست که هویت زنانه پیدا می کنیم.

حقیقتا توی دنیا چیزی قشنگ تر از تصویر مردی است که جفتش را توی بغل حمایتگرش گرفته هست؟

مردی که کتش را وقت سرما روی شانه های عشقش می اندازد؟

اگه مرد نبود؟

 وقتی که گریه می کردیم، شانه های مردانه کی پناهگاه ترس و دلهره هایمان می شد؟

راستی اگر مرد نبود چه کسی وقت ترس ها به ما پناه می داد؟

 چه کسی وقتی همه در رویارویی با احساساتمون حال بدی داشتیم تصمیم قاطع
و منطقی می گرفت و حرف آخر را می زد؟

 چه کسی توی بحران های زندگی مسئولانه قدم اول را برمی داشت؟

 کی اشکامونو پاک می کرد؟

· کی چتر حمایت گرش را روی سرمان باز می کرد؟

ما برای کی این همه خوشگل می کردیم؟

به چه امیدی می رفتیم این همه موهامونو رنگ می کردیم هر ماه و ابروهامونو برمی داشتیم؟

به چه امیدی برای داشتن اندامی زیبا این همه داروهای لاغری وزیبایی خرید می کردیم

اصلا به چه امیدی زندگی می کردیم؟ "

و در آخر اگر مرد نبود، کی سوسکها رو می کشت؟

پ . ن : (من واقعا مردای خوبو دوست دارم)

2

محل کارم عوض شده...تو این جای جدید خیلی غریبم...برعکس جای قبلی که انقدر محیطش خوب و صمیمی بود اینجا یه جوریه...شایدم توقع من از محیطای کاری بالا رفته... 

در هر حال که بسی احساس غریبی میکنم...در حدی که الان بهم پخ کنن زدم زیر گریه

1

یه بار دیگه استارت... 

شاید این جابجایی های منم حکمتی داره!!!!